در ستایش بانوی سنتور ایران
لذت موسیقی اصیل ایرانی را با اشتیاق دل پذیرا باشید

در ستایش بانوی سنتور ایران
تاریخ : پنج شنبه 7 آبان 1394

 به بهانه بستری‌شدن ارفع اطرائی در آمریکا

در ستایش بانوی سنتور ایران
ققنوس در افسانه‌های کهن سرزمین ما، نماد زنده‌شدن دوباره از خاکستر خویش است و من هنرمند را جز ققنوسی که از انگاره‌های نقره‌ای‌فامِ خرد، دانش، معرفت، فلسفه و هنر زاده می‌شود و در طول حیات خویش، پر و بال می‌گیرد و با رندی و بی‌باکی در جامعه انسانی اوج گرفته و در نهایت سر به آسمان می‌ساید، نمی‌پندارم. این انسان ناب و پاک‌سرشت، درواقع حضور و ظهورش در هر جامعه‌ای موهبت و معجزه‌ای است که پیوندهای اذهان و قلب‌های بشری را مستحکم و قوای فکری آدمیان را به تعالی می‌کشاند و چنین معجزه‌ای در کهن‌بوم ما به فراوانی رخ داده و رخ خواهد داد، تنها چشم بینا و گوش شنوا برای رازگویی این اهل دل نیاز است؛ اینان که نغمه‌ای سر دادند و جهان تشنه به آواز و ساز وجودشان به سماع درآمد.
فصل گل جز می‌ مشو سرگرم کار دیگری/ عمر ما شاید نپاید تا بهار دیگری
دیریست غوغایی بر دل و جان من افتاده است و لحظه‌هایم به بی‌قراری سپری می‌شود؛ بی‌قرار از مرگ خاموش هنرمندان بی‌تکرار گنجینه بی‌نظیر فرهنگ و هنر ایران‌زمین، دردانه‌های فرهنگ و هنر ایران یک‌به‌یک در غربت و در میهن جان به جانان تسلیم می‌کنند و خم به ابروی صاحبدلی نمی‌آید.
همین چندروز پیش بود که بانوی مهربان تئاتر ایران، «هما روستا»، در بیمارستانی در آمریکا غریبانه جان به جانان تسلیم کرد و اینک چندماهی است در سکوت خبری اصحاب رسانه و اهالی موسیقی کشور بانوی موسیقی و گل، نخستین بانوی مدرس سنتور ایران، دردانه مکتب خداوندگار سنتور ایران «فرامرز پایور»، استاد ارفع اطرائی، نیز در بیمارستانی در آمریکا تحت مراقبت‌های پزشکی قرار دارد و مرا و همه دوستدارانش را سخت نگران و مضطرب کرده است.
عاشقان مست‌اند و ما دیوانه‌ایم / عارفان شمع‌اند و ما پروانه‌ایم
از فرزانگی‌ها و عاشقی‌های استاد اطرائی چه می‌توان نوشت که بی‌نیاز از هر صفت و موصوف و ستایشی است.
بی‌‌گمان نام زیبایش تداعی‌گر شکوه چهارمضراب‌های استاد سنتور ایران و طنین نوای آبشارگونه سازش تجلی جلوه‌ای از زیباترین مفاهیم موسیقی اصیل ایرانی و دیباچه اندیشه‌هایش جان‌مایه زیباترین آرزوهای انسانی است.
استاد ارفع اطرائی تمام زندگی و جوانی و سلامتی خود را عاشقانه مثل یک مادر برای فرزند خویش بی‌چشمداشت و انتظاری برای بسط و گسترش مفاهیم و زیبایی‌های موسیقی ملی ایران و نغمه‌پردازان و هنرمندان یگانه‌اش جانانه ایثار کرد و همچون شمعی می‌سوزد و قطره‌قطره آب می‌شود تا چراغ مکتب پایور موسیقی ایران خاموش نشود، اما اینک خود غریبانه در میان هجوم امواج نامهربانی‌ها و فراموشی‌های مردم این روزگار رو به خاموشی است.
آیا باید حتما استاد فرزانه‌ای دیگر از گنجینه بی‌مانند و بی‌تکرار فرهنگ و هنر ایران همچون بانو هما روستا در غربت ینگه جهان روی در نقاب خاک بکشد تا تریبون‌ها غوغا به راه بیندازند و هر اهل و نااهل آشنا و غریبه‌ای داد از غم دلدار سر دهد؟ چرا وظایف فرهنگی و انسانی خود را فراموش کرده‌ایم؟ مگر این نازنین‌ها جز قدرشناسی و حرمت دوست انجام چه کار دیگری را از ما انتظار دارند؟
بی‌توجهی به میراث هنرمندان بزرگ و استادان گران‌قدر فرهنگ و هنر ایران به‌راستی دردناک و مایه تأسف است. هرچند که نام یگانه استاد تا ابدیت بر تارک هفت آسمان موسیقی ملی ایران چون خورشیدی تابنده روشنگر چراغ هدایت و بالندگی دل‌سوختگان و عاشقان حقیقی موسیقی این سرزمین است.دراین‌میان به قول سهراب؛ کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ/ کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم
از صمیم قلبم و از طرف جامعه موسیقی و همه دوستدارانش از خداوند بزرگ تندرستی و سلامت کامل وی را خواستارم و بی‌صبرانه و با چشمانی نگران چشم‌به‌راه بازگشت ایشان به ایران هستم. وجود و هستی بزرگانی همچون استاد ارفع اطرائی حاشیه امنیت است، عشق است و معنای آنچه ما آن را زندگی نامیده‌ایم.می‌ماند احساس مسئولیت و رسم کسوت‌شناسی و قدرشناسی ما نسبت به این فرزانگان بی‌مانند و پاسداری از میراث گران‌بهای ایشان که به امانت به نزد ما یادگار گذاشته‌اند تا ما آن را به نسل‌های بعد هدیه کنیم.
سازت همیشه مترنم و اندیشه وجودت سبز و جاوید.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.



 



360 رنگ
شرح غزلهای حافظ
صفحه اصلی
آرشیو مطالب
عناوین مطالب

ابزار هدایت به بالای صفحه